نوربالا| ثواب حسرت جا ماندن از نماز جماعتت را بده به من!یکی از جانبازان دفاع مقدس تعریف می کند: یک بار در جبهه به نماز جماعت نرسیدم. ایستادم و با حسرت به صفوف نماز نگاه کردم. یکی از رزمنده ها متوجه شد و در گوشم زمزمه کرد: - به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، روایتی که می خوانید خلاصه ای از یکی از خاطرات قاسم عباسی، جانباز شیمیایی و رزمنده گردان تخریب لشکر 27 محمد رسول الله است که در کتاب پوتین های ساق بلند آمده: یک بار برای رسیدن به نماز ظهر و عصر کمی معطل شدم و هنگامی که نماز خوانده می شد با عجله وضو گرفته و به سمت حسینیه رفتم. وقتی رسیدم نماز تمام شده بود. داخل نشدم. با دست و صورتی که هنوز از وضو خیس بود ایستادم و با حسرت به صفوف نماز نگاه کردم. حسن رحیمی، از بچه های قدیمی دسته، اولین نفری بود که از حسینیه خارج می شد. بین صدها جفت پوتین و دمپایی، دنبال دمپایی اش می گشت که متوجه من و نگاه حسرت آمیزم به صفوف نماز شد. دستش را از پشت سر روی شانه ام گذاشت و آهسته و صمیمی گفت: ثواب غبطه ات را با ثواب نماز جماعتی که خواندم عوض می کنم! سپس بدون اینکه منتظر پاسخی باشد، لیوان آبی نوشید و به سمت چادرها راه افتاد. پایان پیام/ برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |